ادامه فصل اول
21- ضرر فساد در روحانیون بیشتر از دیگران
اگر روحانیون فاسد شوند، ضرر فسادشان بیشتر است و من حرف این دوست محترممان را تأیید مىکنم که اگر روحانیون خداى نکرده به فساد گرایش پیدا کنند، ضررشان بیشتر از دیگران است(22/12/1379بیانات در جلسه پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر).
22- اگر دست مفسدان و سوءاستفاده کنندگان از امکانات حکومتى، قطع نشود، سرمایه گذار و تولیدکننده احساس ناامنى و نومیدى خواهند کرد/ خشکانیدن ریشهى فساد مالى و اقتصادى، مستلزم اقدام همه جانبه قواى سه گانه
حضرات آقایان رؤساى محترم قواى سه گانه دامت تأییداتهم:
تشکیل ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادى و تهیه طرح مبارزه با فساد که دو قوهى مجریه و قضاییه بدان همت گماشتهاند، عزم جدّى مسؤولان را به اقدام در این امر اساسى و حیاتى نوید میدهد. حکومتى که مفتخر به الگوساختن نظام علوى است باید در همه حال تکلیف بزرگ خود را کم کردن فاصلهى طولانى خویش با نظام آرمانى علوى و اسلامى بداند، و این جهادى از سر اخلاص و همّتى سستىناپذیر میطلبد. جمهورى اسلامى که جز خدمت به مردم و افراشتن پرچم عدالت اسلامى، هدف و فلسفهاى ندارد نباید در این راه دچار غفلت شود؛ رفتار قاطع و منصفانهى علوى را باید در مدّنظر داشته باشد؛ و به کمک الهى و حمایت مردمى که عدالت و انصاف را قدر میدانند تکیه کند... امروز کشور ما تشنهى فعالیّت اقتصادى سالم و ایجاد اشتغال براى جوانان و سرمایهگذارى مطمئن است. و این همه به فضایى نیازمند است که در آن، سرمایهگذار و صنعتگر و عنصر فعال در کشاورزى و مبتکر علمى و جویندهى کار و همهى قشرها، از صحّت و سلامت ارتباطات حکومتى و امانت و صداقت متصدیان امور مالى و اقتصادى مطمئن بوده و احساس امنیت و آرامش کنند. اگر دست مفسدان و سوءاستفادهکنندگان از امکانات حکومتى، قطع نشود، و اگر امتیازطلبان و زیادهخواهان پرمدّعا و انحصارجو، طرد نشوند، سرمایهگذار و تولیدکننده و اشتغالطلب، همه احساس ناامنى و نومیدى خواهند کرد و کسانى از آنان به استفاده از راههاى نامشروع و غیرقانونى تشویق خواهند شد. خشکانیدن ریشهى فسادمالى و اقتصادى و عمل قاطع و گرهگشا در اینباره، مستلزم اقدام همهجانبه به وسیله ى قواى سه گانه مخصوصاً دو قوهى مجریه و قضاییه است. قوهى مجریه با نظارتى سازمان یافته و دقیق و بىاغماض، از بروز و رشد فسادمالى در دستگاهها پیشگیرى کند، و قوهى قضاییه با استفاده از کارشناسان و قضات قاطع و پاکدامن، مجرم و خائن و عناصر آلوده را از سر راه تعالى کشور بردارد. بدیهى است که نقش قوهى مقننه در وضع قوانین که موجب تسهیل راهکارهاى قانونى است و نیز در ایفای وظیفهى نظارت، بسیار مهم و کارساز است. لازم است نکاتى را به حضرات آقایان و دیگر دستاندرکاران کشور که میتوانند در مبارزه با فساد مالى ایفاء نقش کنند، تذکر دهم :
برخورد قاطع با مجرم و متخلف و عدم تسامح در مبارزه با فساد
1- با آغاز مبارزهى جدّى با فساد اقتصادى و مالى، یقیناً زمزمهها و به تدریج فریادها و نعرههاى مخالفت با آن بلند خواهد شد. این مخالفتها عمدتاً از سوى کسانى خواهد بود که از این اقدام بزرگ متضرر میشوند و طبیعى است بددلانى که با سعادت ملت و کشور مخالفند یا سادهدلانى که از القائات آنان تاثیر پذیرفتهاند با آنان همصدا شوند. این مخالفتها نباید در عزم راسخ شما تردید بیفکند. به مسؤولان خیرخواه در قواى سه گانه بیاموزید که تسامح در مبارزه با فساد، به نوعى همدستى با فاسدان و مفسدان است. اعتماد عمومى به دستگاههاى دولتى و قضایی در گرو آن است که این دستگاهها در برخورد با مجرم و متخلف قاطعیت و عدم تزلزل خود را نشان دهند.
مبارزه با مفسدان موجب امنیت فضاى اقتصادى و سرمایه گذاری است
2- ممکن است کسانى به خطا تصوّر کنند که مبارزه با مفسدان و سوءاستفادهکنندگان از ثروتهاى ملّى، موجب ناامنى اقتصادى و فرار سرمایهها است. به این اشخاص تفهیم کنید که به عکس، این مبارزه موجب امنیت فضاى اقتصادى و اطمینان کسانى است که مىخواهند فعالیت سالم اقتصادى داشته باشند. تولیدکنندگان این کشور، خود نخستین قربانیان فسادمالى و اقتصاد ناسالماند.
مبارزه با فساد توسط افراد مطمئن و برخوردار از سلامت و امانت
3- کار مبارزه با فساد را چه در دولت و چه در قوهى قضاییه به افراد مطمئن و برخوردار از سلامت و امانت بسپارید. دستى که میخواهد با ناپاکى دربیفتد باید خود پاک باشد، و کسانى که میخواهند در راه اصلاح عمل کنند باید خود برخوردار از صلاح باشند.
تشویق خدمتگزاران در کنار مقابله با فساد و مفسد
4- ضربهى عدالت باید قاطع ولى در عین حال دقیق و ظریف باشد. متهم کردن بیگناهان، یا معاملهى یکسان میان خیانت و اشتباه، یا یکسان گرفتن گناهان کوچک با گناهان بزرگ جایز نیست. مدیران درستکار و صالح و خدمتگزار که بیگمان، اکثریت کارگزاران در قواى سه گانه کشور را تشکیل میدهند نباید مورد سوءظن و در معرض اهانت قرار گیرند و یا احساس ناامنى کنند. چه نیکو است که تشویق صالحان و خدمتگزاران نیز در کنار مقابله با فساد و مفسد، وظیفهاى مهم شناخته شود.
همکاری صمیمانه بخشهای نظارتی در سه قوه
5- بخشهاى مختلف نظارتى در سه قوه از قبیل سازمان بازرسى کل کشور، دیوان محاسبات و وزارت اطلاعات باید با همکارى صمیمانه، نقاط دچار آسیب در گردش مالى و اقتصادى کشور را به درستى شناسایى کنند و محاکم قضایی و نیز مسؤولان آسیب زدایى در هر مورد را یارى رسانند.
شناسایی نقاط آسیب پذیر در فعالیتهای اقتصادی
6- وزارت اطلاعات موظف است در چارجوب وظایف قانونى خود، نقاط آسیبپذیر در فعالیتهاى اقتصادى دولتىِ کلان مانند: معاملات و قراردادهاى خارجى، و سرمایهگذاریهاى بزرگ، طرحهاى ملّى، و نیز مراکز مهم تصمیمگیرى اقتصادى و پولى کشور را پوشش اطلاعاتى دهد و به دولت و دستگاه قضایى در تحقق سلامت اقتصادى یارى رساند و به طور منظم به رییسجمهور گزارش دهد.
انتساب به مسؤولان کشور، موجب معافیت از حسابکشى نخواهد بود
7- در امر مبارزه با فساد نباید هیچ تبعیضى دیده شود. هیچکس و هیچنهاد و دستگاهى نباید استثنا شود. هیچ شخص یا نهادى نمیتواند با عذر انتساب به اینجانب یا دیگر مسؤولان کشور، خود را از حسابکشى معاف بشمارد. با فساد در هرجا و هر مسند باید برخورد یکسان صورت گیرد.
پرداختن به ریشهها و امالفسادها و نه ضعفا و خطاهای کوچک
8- با این امر مهم و حیاتى نباید بگونهى شعارى و تبلیغاتى و تظاهرگونه رفتار شود. به جاى تبلیغات باید آثار و برکات عمل، مشهود گردد. به دست اندرکاران این مهم تأکید کنید که به جاى پرداختن به ریشهها و امالفسادها به سراغ ضعفا و خطاهاى کوچک نروند و نقاط اصلى را رها نکنند. هرگونه اطلاعرسانى به افکار عمومى که البته در جاى خود لازم است، باید به دور از اظهارات نسنجیده و تبلیغاتگونه بوده و حفظ آرامش و اطمینان افکار عمومى را در نظر داشته باشد.
از خداوند متعال اخلاص و جِدّ و توفیق را براى خود و شما و همهى مسؤولان این امور، مسألت میکنم و امیدوارم این اقدام مورد رضاى حضرت بقیةاللَّهالاعظم روحى فداه قرار گرفته و گام بلندى به سوى رفاه و آسایش عمومى را تدارک کند.
والسلام علیکم (10/02/1380فرمان 8 ماده ای مقام معظم رهبری در خصوص مبارزه با مفاسد اقتصادى).
23- نقش بسیار خطرناک فساد در نابود کردن همه دستاوردها/ با فساد باید مبارزه شود؛ مخصوص قوهى قضاییه هم نیست؛ قوّه مجریّه و قوّه مقنّنه هم نقش دارند
هیچ وقت نباید تصوّر کرد که راههاى انحراف بسته است؛ نخیر. ممکن است انسان امین و شرافتمندى بر اثر غفلت و بىتوجّهى دچار لغزش شود. اگر آن لغزش را جبران نکند - و به زبان دین، اگر توبه نکند - آن لغزش به لغزش دیگر و لغزش بعدى منتهى مىشود و او را تا درّه سقوط مىکشاند. این ممکن است؛ در تاریخ و در زمان ما هم اتّفاق افتاده است.
اینکه دیشب خطاب به رؤساى محترم سه قوّه آن تذکّرات را دادم، به خاطر این است که من نقش فساد را در نابودکردن همه دستاوردها، نقش بسیار خطرناکى مىبینم. در هر جایى که نابسامانى وجود دارد، یکى از محتملهاى بسیار بالا وجود فساد است. البته ممکن است در جایى بىتدبیرى و سوءمدیریّت باشد؛ اما یکى از محتملاتى که بههیچوجه قابل اغماض نیست، وجود فساد است. با فساد باید مبارزه شود؛ همه باید مبارزه کنند؛ مخصوص قوهى قضاییه هم نیست؛ قوّه مجریّه و قوّه مقنّنه هم نقش دارند؛ البته هر کدام نقش جداگانهاى دارند؛ منتهی باید با هم همکارى کنند(11/2/1380بیانات در جمع کثیرى از مردم استان گیلان در استادیوم شهید عضدى شهرستان رشت).
24- لزوم مقاومت در برابر کارشکنیهای فاسدها و لشکرهایشان/ در آن نامه، به رؤساى محترم سه قوه نوشتم که مبارزهى با فساد، دشمنتراش است
البته مسألهى فساد هم که ما گفتیم، بسیار مهم است. مردم عزیز ما بدون اینکه بنده هم بگویم، این را مىدانند؛ اما من هم تأکیداً عرض مىکنم، اگر در جامعهاى پول و ثروت باشد، اما بد خرج شود، بدتر از این است که ثروت نباشد؛ چون هم محرومیتها به جاى خود باقى خواهد ماند، هم عدهاى با آن ثروتهاى ناصحیح به دست آمدهى ناحق و توأم با فساد، فساد را به وجود مىآورند. تهیدست بودن قشرهایى از جامعه، خودش فسادآور است - فساد و اعتیاد و هرزگیهاى گوناگون بر اثر فقر پیش مىآیند - ثروتمند شدن عدهاى از راه فساد هم خودش باز مرداب فساد دیگرى زیر پاى مردم است؛ لذا با فساد باید مبارزه شود... من در آن نامه، به رؤساى محترم سه قوه نوشتم که مبارزهى با فساد، دشمن تراش است. هر کس بخواهد با فساد مبارزه کند، یک صف طولانى دشمن جلویش به وجود مىآید. این دشمنان چه کسانى هستند؟ فاسدها و لشکرهایشان؛ چون فاسدهاى دانهدرشت، لشکرهایى هم دارند؛ اینها در مقابل مىایستند و انواع کارشکنیها را مىکنند. کارشکنى هم، همهاش این نیست که کسى چاقو بکشد و به کسى حمله کند. امروز از چاقوکشیدن خطرناکتر هم هست: تهمت مىزنند، شایعه درست مىکنند، کار فرهنگى مىکنند و به کسانى که از این حرفها بزنند و بخواهند این اقدامات را بکنند، برچسبهاى نادرست و ناحق مىزنند. باید با اینها مقابله کرد و صریح و صادق وارد میدان شد. باید آن تلاش و فعالیت اقتصادى انجام گیرد؛ باید به آن ارتقاى فرهنگ دینى و ایمانى همت گماشته شود؛ باید مبارزهى با فساد از همه طرف - چه از طرف رییس جمهورى که انشاءالله مردم انتخاب خواهند کرد، چه از طرف بقیهى قوا - دنبال شود. طورى شود که انشاءالله مردم حرکت به سمت صلاح را حس کنند(28/02/1380بیانات در خطبههاى نماز جمعهی تهران).
25- مبارزه با فسادمالی وسیلهاى براى احساس امنیّت و اطمینان سرمایهگذارِ سالم است/ پدیده قاچاق و قاچاقفروشى، ضربه به اقتصاد و هویّت ملى کشور و همه برنامهریزیهاست
بخش صنعت را باید با تدبیر، مدیریّت و امکان دادن و میدان دادن به سرمایههاى مردم - که بتوانند در بخش صنعت سرمایهگذارى کنند - پیش برد. ما این را در سیاستها هم آوردهایم. این اقدام باید به دور از هرگونه حرکتِ امتیازجویانه و امتیازخواهانه باشد؛ چه براى بخش دولتى و چه براى عناصرى که از امتیاز استفاده مىکنند. ما قویّاً معتقدیم که فساد مالى و اقتصادى در تشکیلات مسؤولانِ موظّف و در میان آنها، به بدنه اقتصادى کشور سرایت مىکند؛ لذا باید جلوِ آن گرفته شود. این مبارزهاى که ما در پیام اخیر، مسؤولان قواى سهگانه را به آن دعوت کردیم، باید جدّى گرفته شود. این وسیلهاى براى احساس امنیّت و اطمینان سرمایهگذارِ سالم است؛ سرمایهگذارى که قصد سوءاستفاده ندارد؛ قصد استفاده دارد. البته هر کس که سرمایهگذارى مىکند، براى سود سرمایهگذارى مىکند؛ اشکالى هم ندارد؛ سود مشروع است. باید بین سود مشروع و نامشروع فاصله ایجاد کرد. باید جلوِ سودهاى نامشروع - که عمدتاً به خاطر عدم تعهّد و دلسوزى و همچنین لغزشهاى گوناگون از سوى بعضى از مسؤولان و مدیران است - گرفته شود و با پدیده قاچاق - به معناى حقیقى کلمه - مبارزه گردد. من اخیراً به مسؤولان محترم این نکته را گفتهام، به رییس جمهور محترم هم آن را مؤکّداً گفتم که پدیده قاچاق و قاچاقفروشى، ضربه به اقتصاد و هویّت ملى کشور و همه برنامهریزیهاست. این از لحاظ شرعى، یک عمل ممنوع و حرام قطعى است؛ چون موجب افساد است. جاى مقابله با فساد قاچاق، فقط مرزها نیست. جنس قاچاق را باید دنبال کرد، تا آنجایى که در معرض فروش قرار داده مىشود. جنس قاچاق، تولید داخلى را تضعیف، اشتغال ناسالم را ترویج و اشتغال سالم را محدود مىکند. بخش بازرگانى و بخش تولید و صنعت مىتوانند به هم کمک کنند. بازرگانى کشور مىتواند در خدمت ترویج تولیدات داخلى قرار گیرد(10/4/1380بیانات در دیدار مسؤولان وزارتخانههای صنایع و بازرگانی).
26- یکى از بزرگترین مسؤولیتهاى مسؤولان کشور، تعقیب مفاسد مالى و اقتصادى/ یکى از موانع پیشرفت اقتصادى کشور، وجود گلوگاههاى فساد است که بهشدّت باید از آن ترسید و با آن مقابله و مبارزه کرد/ براى مقابله با شیوع فساد اقتصادى و مالى، باید لباس مبارزه به تن کرد
فساد انواع و اقسامى دارد که فسادهاى مالى و اقتصادى از جمله آنهاست. یکى از بزرگترین مسؤولیتهاى مسؤولان کشور - از جمله رییس جمهورى محترم - تعقیب مفاسد مالى و اقتصادى است که باید در برنامه دولت قرار گیرد. البته قوّه قضاییه و قوّه مقنّنه هم در این زمینه مسؤولند و خوشبختانه همکاریهایى هم مىکنند. این مبارزه باید جدّى شود و خود را در مرحله عمل نشان دهد. مبارزه با مفسده اقتصادى و مالى یکى از کارهایى است که به گشایش اقتصادى کشور هم کمک خواهد کرد. یکى از موانع پیشرفت اقتصادى کشور، وجود گلوگاههاى فساد است که بهشدّت باید از آن ترسید و با آن مقابله و مبارزه کرد. البته کار سختى هم هست. من در جریان آن نامه هشت مادهاى که نوشتم، هم به رییس جمهور محترم، هم به رییس محترم قوّه قضاییه و هم به رییس محترم مجلس گفتم که بدانید مبارزه با فساد، یک مبارزه جدّى و واقعى است. مفسدین تهاجم خواهند کرد و فشار خواهند آورد؛ لذا کار سختى است. براى مقابله با شیوع فساد اقتصادى و مالى، باید لباس مبارزه به تن کرد(11/5/1380بیانات در مراسم تنفیذ حکم آقاى خاتمى سال 80).
27- فسق مترفین و پولدارها باعث نابودی جامعه میشود
اعتقاد من این است که بخشهاى اقتصادى ما اگر مىخواهند مردم متدین شوند، معاش مردم را تأمین کنند؛ چون «من لامعاش له لامعاد له». اگر بخشهاى اقتصادى دولت، معاش مردم را تأمین کردند، مردم متدین خواهند شد... خداى متعال در قرآن مىفرماید: «و اذا اردنا أن نهلک قریة أمرنا مترفیها ففسقوا فیها»؛ وقتى مىخواهیم جامعهاى را نابود کنیم - ساز و کار و طبیعتش در سنت الهى این است - مترفین و پولدارهاشان فسق مىکنند؛ «فحق علیها القول فدمرناها تدمیرا»؛ بعد عذاب الهى بر اینها نازل مىشود. لازمهى فسق آنها، ورود عذاب الهى است؛ برو برگرد هم ندارد؛ یعنى این ساز و کار روى همهى جوامع اثر مىکند؛ منتها تفاوت مىکند به اینکه آن جامعه از لحاظ عناصر نگاهدارنده در چه حدى باشد. جامعهاى هست که این عنصر نابود کننده و مضمحل کننده را دارد؛ اما در مقابل، عناصر حفظ کننده هم دارد - علم زیادى دارد، ثروت زیادى دارد، سیاستمداران عاقلى دارد، موقعیت خوب جغرافیایى یا تاریخى دارد - این موجب مىشود که آن عنصر نابود کننده، نه اینکه اثر نکند؛ دیرتر اثر کند(05/06/1380بیانات در دیدار رییس جمهوری و اعضاى هیأت دولت).
28- برخورد با فساد، موجب دقّت بیشتر افراد و ترس و عقب نشینی دستهاى خیانتکار
بزرگ بودن خطا به دو چیز است: یکى اینکه خودِ خطا بزرگ باشد - مثلاً فسادهاى مالى بزرگ، خیانتهاى بزرگ - یکى این است که خطاکننده، مسؤول یا مؤتمن باشد. گاهى سر زدن خطاهاى کوچک از انسانهایى که از آنها امانت انتظار مىرود، ضررش بسیار بیشتر از خطاهاى بزرگ دیگران است. امین بودن موجب مىشود که خطاى صادر شده، بزرگ باشد. باید با این خطاها برخورد شود؛ این در کارایى نظام تأثیر دارد. اگر مسؤولان دولتى در جاى خود و مسؤولان قضایى در جاى خود، هر کدام با این انحرافات و خطاها برخورد کنند، هم کارایى مسؤولان دولت در زمینههاى مختلف زیاد خواهد شد و هم این معضل اقتصادى - مشکل اشتغال، مشکل صادرات و واردات، مسایل مربوط به پول و غیره - عمدتاً حل خواهد شد. یعنى برخورد با فساد، هم موجب مىشود که افراد، دقّت بیشترى بکنند، هم موجب مىشود که دستهاى خیانتکار بترسند و عقب بکشند. این دو عامل موجب خواهد شد که در کارهاى اقتصادى و جارى کشور و دولت، پیشرفت به وجود آید. بنابراین علاج تهاجم به ناکارآمدى نظام، اثبات کارآمدى است؛ که اثبات کارآمدى هم اینگونه است(15/06/1380بیانات در دیدار اعضاى مجلس خبرگان).
29- مبارزه با فساد، یکى از پایههاى اصلى حکومت و نظام اسلامى
امروز اگر شعار مبارزه با فساد مالى و اقتصادى داده مىشود، هر کس پیرو امیرالمؤمنین است، باید از این شعار پیروى کند. هر کس به معناى واقعى کلمه، دنبال صلاح و اصلاح است، باید دنبال این کار، حرکت کند. دستگاههاى مسؤول - اعم از قوهى قضاییه یا قوهى مجریه یا قوهى مقننه - خود را موظف بدانند این شعار را تحقق بخشند و نگذارند در حد یک شعار توخالى و یک لفاظى، باقى بماند. مبارزه با فساد، یکى از پایههاى اصلى حکومت و نظام اسلامى است. این روش امیرالمؤمنین است. امیرالمؤمنین از مردم ملاحظه نکرد؛ حتى از کسانى که از او توقع داشتند، ملاحظه نکرد. آنجایى که دید فساد وجود دارد، با آن مبارزه کرد. ما نمىتوانیم مثل امیرالمؤمنین عمل کنیم؛ ادعایش را هم نداریم. ما قابل این نیستیم - بنده خودم را عرض مىکنم - که بخواهیم پشت سر امیرالمؤمنین حرکت کنیم، لیکن باید تلاشمان را بکنیم. این را همه باید وظیفهى خود بدانند؛ نه اینکه اگر دستگاهى با فاسد و مفسدى مقابله کرد، باز همان اهرمهاى فشار به حرکت درآیند و جنجال و هیاهو کنند و دست و پاى کسانى را که در این راه حرکت مىکنند، بلرزانند. البته نباید دست و پاى کسى بلرزد. باید قاطع در این راه حرکت کنند؛ خدا هم کمک مىکند و مردم هم پشتیبانى مىکنند.
خوشحالی زیاد مردم از مقابله نظام جمهوری اسلامی با مفسدها و زیادهخواهها/ حرکت مجلس و دولت و قوّهى قضاییه در جهت مقابله با مفسدها
آنچه که من فهمیدهام، این است که هیچ چیزى مردم را به قدر این خوشحال نمىکند که نظام جمهورى اسلامى در راه احقاق حقِّ عامهى مردم، با زورگوها و مفسدها و زیادهخواهها و مفتخوارها مقابله کند. مجلس و دولت و قوّهى قضاییه هم وظیفه دارند و باید همهى آنها در این جهت حرکت کنند و به راه بیفتند. امروز خوشبختانه انسان اقداماتى را مشاهده مىکند؛ لیکن در گوشه و کنار، کسانى که باید همکارى کنند، گاهى کوتاهى مىکنند، که امیدواریم این کوتاهى ادامه پیدا نکند(16/09/1380بیانات در خطبههاى نماز جمعه 21 رمضان).
30- جنگ جرثومه فسادمالی با موانع شرعی و قانونی
بزرگترین خطر براى انسان این است که دچار استبداد و استکبار شود. همه هم مىتوانند به این آفت مبتلا شوند؛ باید مواظب خودشان باشند. البته کسانى که تمکن اجتماعى آنها بیشتر است، بیشتر در معرض این آفت قرار دارند. کسى که روح استکبار دارد، اگر قدرت و پول بیشتر و مقام بالاتر داشته باشد، خطرش براى خود و براى مردم بیشتر است؛ لذا باید بیشتر مواظب خود باشد. کسانى که در جامعه دچار فساد مىشوند - فسادمالى، فساد اخلاقى، فساد سیاسى - هم خودشان را تباه مىکنند، هم به مردم ضرر مىزنند؛ که عامل اصلىِ آن همین است که انسان در مقابل حدود قانون و شرع، احساس تنگىِ جا کند؛ بخواهد هر مانعى را از سر راه خود بردارد. وقتى انسان خداى نکرده به این حالت دچار شد، دیگر هیچ حدّى را نمىشناسد؛ در مقابل هر چیزى که مانع دستیابى او به منافعش شود، سرِ ستیزهگرى دارد و جبهه مخالفت و دشمنى به خود مىگیرد. اینگونه است که خطر در جامعه به وجود مىآید. اینکه من هشدار دادم و از مسؤولان درخواست کردم که با فسادمالى مبارزه کنند، به خاطر همین است. کسى که دچار فسادمالى مىشود، مشکل او فقط این نیست که مال مردم را مىخورد و بالا مىکشد؛ مشکل این است که یک جرثومه فساد، هر چیزى که در مقابل او بایستد، مىخواهد با آن مبارزه کند و از همه نیروى خود براى برداشتن این مانع بهره بگیرد. حال این مانع اگر شرع باشد، با شرع مىجنگد؛ اگر قانون اساسى باشد، با قانون اساسى مىجنگد؛ اگر قوانین عادّى باشد، با قوانین عادّى مىجنگد.
تضعیف حرکت قانونى و منطقىِ ضدّ فساد، به منزله حمایت از فساد است
بحمداللَّه قوّه قضاییه و بخشى از قوّه مجریّه به دنبال درخواست ما، بهطور جدّى وارد میدان شدهاند. همه باید به اینها کمک کنند. هیچکس نباید از فاسد و فساد دفاع کند. هرکس این حرکت قانونى و منطقىِ ضدّ فساد را تضعیف کند، از فساد حمایت و به آن کمک کرده است؛ دچار نوعى استبداد و استکبار شده است؛ یعنى سرکشى در مقابل قانون.
البته من، هم به قوّه قضاییه و هم به قوّه مجریّه توصیه مىکنم که در عمل مراقب باشند، حدود را رعایت کنند. مبادا به کسى ظلم شود؛ مبادا آبروى کسى بدون اینکه استحقاق مجازات را داشته باشد، خدشهدار شود. مطبوعات هم باید مراقب این معنا باشند. بههرحال، این حرکت، یک حرکت صحیح و اصولى است و باید دنبال شود(25/9/1380بیانات در خطبههاى نماز عید سعید فطر).
ادامه دارد.