کتاب ها
سه‌شنبه 2 آبان 1391 انگلستان: ماهيت و ابعاد سياست خارجي، دفاعي و امنيتي

توضيحات:

در حوزه مطالعات روابط بين‌الملل شناخت بازيگران و نوع تعامل آنها به درك واقع گرايانه‌تري نسبت به تحولات بين‌المللي منجر مي‌شود.
دنيا در طي سال‌هاي 1939 تا 1945 عرصه رقابت چهار جنگ سالار عمده: هيتلر، استالين، روزولت و چرچيل بود.
هيتلر جاه طلبي‌هاي خود را به بهانه تجاوز لهستان به مرزهاي آلمان آغاز كرد به دليل كشمكش‌هاي غرب با شوروي كمونيست لهستان تحت حمايت و پشتيباني انگلستان قرار اشت. با تهاجم آلمان به لهستان عملاً انگلستان نيز وارد جنگ شد. به زودي انگليسي‌ها خط نازيسم را بزرگتر و جدي‌تر از كمونيسم ارزيابي كردند و براي مقابله با آن در صدد نزديك شدن و اتحاد با شوروي برآمدند. نكته حايز اهميت اين است كه لهستان قرباني اين چرخش در سياست خارجي انگلستان شد. استالين لهستان را با موافقت چرچيل تحت اشغال خود در آورد.
اين مسأله به روشني نشان مي‌دهد كه چگونه در معاملة قدرت ميان بازيگران بزرگ بازيگران كوچك هزينه مي‌شوند اگر چه چرچيل شخصاً به شوروي سفر كرد و با استالين قرارداد همكاري در جنگ امضا كرد اما همواره نگران بازي دوئل استالين و احتمال شكل‌گيري توافق پنهاني ميان وي و هيتلر بود. از اين رو چرچيل تصميم گرفت تا تمام تلاش خود را براي متقاعد كردن آمريكا براي ورود به عرصه جنگ دراروپا به كارگيرد اما دولت روزولت تمايلي به مشاركت در جنگ از خود نشان نمي‌داد.
در دوره جنگ دوم يكي از مشخصه‌هاي بازر انگليسي‌ها برخورداري از كارشناسان سامانه‌ها و سازوكارهاي كارآمد در زمينه جاسوسي و كشف رمز بود. و به خاطر همين ويژگي بود كه چرچيل موفق شد روزولت را براي ورود به جنگ متقاعد نمايد.
همواره براي انگليسي‌ها نزديكي به واشنگتن از اهميت بسيار بالايي برخوردار بوده است. اوج همكاري لندن واشنگتن در دهه 1980 در مناسبات مارگارت تاچر و دونالد ريگان شكل گرفت. اين روند بعد از پايان جنگ سرد نيز تداوم پيدا كرد.
در سال 1979 تاچر از حزب محافظه كار توانست به عنوان نخست‌ وزير انگلستان انتخاب شود وي طي سال‌هاي 1979 تا اواخر دهه 80 در مقام نخست وزيري قرار داشت و پس از او جان بيجر از حزب محافظه كار تا سال 1997 اين مقام را بر عهده داشت.
در طول نزديك به 19 سال حكومت محافظه كاران در رأس هرم قدرت مياني انگلستان چهره‌هايي چون مايكل فوت و نيل كناك در رهبري حزب كارگر موفق به ايجاد تغييرات مهمي در ساختار و برنامه‌هاي راهبردي اين حزب چپ سنتي شدند. از ابتداي دهه 90 جان اسميت به عنوان رهبر حزب كارگر انتخاب شد و توانست يك چهره كاملاً جديد و نوسازي شده‌اي از حزب كارگر ارائه نمايد. پس از وي لينتون بلر در سال 1994 به رهبري حزب كارگر و اپوزيسيون اصلي در برابر دولت محافظه كار برگزيده شد. بلر در سال 1997 قدرت را از محافظه‌كاران به حزب كارگر منتقل نمود. وي در چهار سال اول نخست وزيري توانست با حفظ محبوبيت خود در زمينه‌هاي مختلف آموزشي، اجتماعي، اقتصادي، محبوبيت خود را حفظ كند.
با روي كارآمدن دولت بلر در اواخر دهة ،90 سياست خارجي انگلستان سه مشخصه بارز داشت: مداخله گرايي، نقش آفريني به عنوان يك ميانجي بين اروپا و آمريكا و برقراري رابطه ويژه آمريكا، يكي از دغدغه‌هاي اساسي لندن در دوره‌اي از جنگ بود تلاش براي كاهش چشم اندازهاي انزواگرايي رهبران آمريكا بود. هدف انگليسي‌ها اين بود كه بتوانند بر روند تصميم‌سازي‌هاي كلان آمريكا در حوزه‌هاي راهبردي تأثير گذار باشند. اين رويكرد در حوزه سياست خارجي، سياست دفاعي و راهبرد امنيت ملي انگلستان در دوره گوردون براون و دولت ائتلافي ديويد كامرون نيز مورد توجه قرار گرفته است.
در حال حاضر دو حزب حاكم انگليس در حوزه سياست خارجي تا حدودي داراي رويكردهاي متفاوتي هستند در حالي‌كه حزب محافظه كار عمدتاً اعتقادي به پروژه اروپايي ندارد و خواهان نزديكي هر چه بيشتر با ايالات متحده است در مقابل حزب ليبرال – دموكرات از گرايش‌هاي اروپا محور بيشتري برخوردار است.
نويسنده اشاره مي‌دارد كه در قياس با دوره حكومت 18 ساله محافظه كاران حزب كارگر روابط بهتري با اتحاديه اروپا داشته است. در اين ميان گوردون براون بيش از همه به سياست‌ همگرايي با اتحاديه اروپا تمايل داشته است. با وجود گرايش براون به اتحاديه اروپا و همگرايي هرچه بيشتر بريتانيا با آن وي نيز مخالف ساختار كنوني اداري، اجرايي و اقتصادي اين اتحاديه بوده و در پي ايجاد تغييراتي در آن بود. مهمترين محورهاي پيشنهادي براون براي ايجاد تغييرات در اتحاديه اروپا كه در سال 2005 به پارلمان اروپا ارائه شده عبارتند از: .تغيير ساختاري؛ 2.تغييرات در تنظيمات و يكنواخت سازي‌هاي اقتصادي؛ 3.اصلاح سياست‌هاي تجاري؛ 5. تغيير در سياست‌هاي بودجه بندي اتحاديه اروپا؛
در كتاب حاضر نويسنده تلاش دارد تا در قالب سه محور موضوعي عمده ابعاد، ماهيت و جهت‌گيري سياست خارجي سياست دفاعي و راهبرد امنيت ملي انگلستان از اواخر دهه 1990 تا زمان حاضر مورد بررسي و تحليل قرار گيرد. در بخش اول نويسنده سياست خارجي انگلستان را مورد بررسي قرار داده كه شامل دوره‌هاي توني بلر، گوردون براون و ديويد كامرون مي‌شود.
در بخش دوم سياست انگلستان در قبال اتحاديه در دوره اول، دوم و سوم حكومت توني بلر مورد واكاوي قرار گرفته و پس از آن سياست گوردون براون و سياست انگلستان در دوره جديد در قبال اتحاديه اروپا مورد بررسي قرار مي‌گيرد.
در بخش سوم نويسنده به شناخت ماهيت و ابعاد سياست دفاعي انگلستان پرداخته و موضوعات سياست مداخله گرايانه دولت انگليس، تعامل با هم‌پيمانان منطقه‌اي و بين‌المللي و هزينه‌هاي دفاعي اين كشور را مطرح و توضيح مي‌دهد.
در بخش چهارم رويكردهاي دفاعي انگلستان در حوزه‌هاي منطقه‌اي و فرامنطقه‌اي و در بخش پنجم ابعاد راهبرد امنيت ملي انگلستان مورد بحث قرار گرفته است.