تعریف هشداردهی
هشدار با توجه به ماهیت عنوان شده آن عبارت است از « آگاه سازی نسبت به رخدادهایی که منافع فرد، سازمان یا نظام ملی و بین المللی را در سطوح مختلف به مخاطره اندازد.» در خاص کردن این مفهوم به هشدار اطلاعاتی میتوان گفت: « آگاه سازی نسبت به رخدادهایی که امنیت ملی را در سطوح مختلف به مخاطره کشاند.»
هشــــداردهی
والاتـرینمامــوریتاطلاعات
هشدار نشانهای است که در حالت عادی ممکن است قابل رویت و رصد نبوده باشد. تغییر و تحولات سریع، گسترده و پیچیده معمولاً تصمیمگیران را به غافلگیری میکشاند. تشخیص هشدار، سخت و حتی شاید بتوان گفت مشکلتر از پیشبینی تاثیرات و پیامدهای آن بعد از وقوع است. هشدار اولیه در واقع نشانه قریبالوقوع بودن یک بحران است. فرض اساسی بر این پایه استوار است که بحرانها قبل از شروع، پی در پی علائمی را به محیط ارسال میکنند، این علائم کم سو و معمولاً دیر باور هستند اما نشان دهنده رخدادی غیر معمول در روند موضوعات از پیش تعیین شده خواهند بود. هشداردهی ، به معنای طراحی نظامی منسجم از علائم وقوع شرایط جدید در آینده و ثبت منظم شواهد است. شاید بتوان گفت، محصول نهایی در تجزیه و تحلیل اطلاعاتی، ارائه هشدار یا هشداردهی است که از طریق برآوردها صورت میگیرد. مأموریت ذاتی دستگاه های امنیتی اطلاعاتی، هشداردهی و آینده شناسی وقایع قبل از بروز و ظهور آنهاست، چرا که در غیر این صورت، این دستگاه ها صرفاً در حد تاریخ نویسی و وقایع نگاری، متوقف و نسبت به وقایع و بحرانها (و فرصت ها) ناآگاه میشوند.
ماهیت هشدار اطلاعاتی
هر ارگانیسم زنده ای دارای تنظیمات و ابزارهای برای تشخیص وقوع خطر و انجام عکسالعمل مناسب در مقابل آن است. این واقعیت، حتی در میکرو ارگانیسمها هم قابل مشاهده است. به این وسیله، موجودات به سرعت نسبت به شرایط خطرناک و بحرانی عکسالعمل نشان داده و از منطقه خطر خارج میشوند یا با آن مقابله میکنند. برای مثال درجه حرارت بدن یا درد، نوعی مکانیسم هشداردهی (و البته، پاسخ طبیعی بدن) به عناصر مهاجم (میکروبها و ویروسها) است که موجب آگاهی از بروز آسیب در ارگانیسم میشود.
در سیستمهای غیر طبیعی و انسان ساخت نیز این ابزار برای حفاظت از دستگاه ها تعبیه شده تا در صورت تغییر ناگهانی شرایط، مثل دما یا فشار، سیستم واکنش مناسب را نشان دهد و سازمانهای اطلاعاتی، یکی از مصادیق این ابزارهای هشداردهنده به شمار میآیند.
ویژگیهای هشدار اطلاعاتی
تمایزات تشخیص : در واقع، هر نظامی از هشدارها باید گویای شکل گیری تهدید خاص باشد نه اینکه هر هشدار، استعداد نمایش تهدیدات و بحران های متفاوت را داشته باشد. البته، منظور، مجموعه هشدارهای مربوط به یک تهدید است و نه صرف یک هشدار، چرا که در طراحی نظام هشداردهی در برابر بروز یک تهدید، بایستی مجموعه ای از شاخصها و نشانهها را به عنوان هشدارهای هر رخداد یا واقعه تهدیدآمیز در نظر گرفت.
در هشدارهای اطلاعاتی با علائم و نشانههایی روبهرو هستیم که نشان دهنده به خطر افتادن منافع ملی و ارزش های اساسی هستند. در عین حال، هشدارها بایستی نشان دهنده تحقق این شرایط باشند نه آنکه شاخص های تهدید باشند. به عبارتی، بین شاخص های تهدید ( که ممکن است محقق شوند یا محقق شدهاند) و هشدار، تفاوت وجود دارد. هشدار صرفاً نشانه و علامت است نه خود تهدید. برای مثال، مانور مشترک کشور همسایه با قدرت خارجی رقیب یا کشف مقادیر زیادی سلاح در نقطه مرزی، نشان دهنده فشار و تهدید سیاسی نظامی رقیب یا عملیات تروریستی است، اما نه خود عملیات نظامی یا تروریستی. به سخن دیگر، هشدارها در حکم نشانه و نماد و زمینه تحقق تهدید هستند نه خود تهدید.
هشدار نوعی انتزاع، تئوری، قیاس یا به عبارتی، عقیده است که البته، محصول استدلال منطقی بوده و فرضیهای قابل اعتبارسنجی است. بنابراین، هشدار عبارت از محصول یا واقعیت عینی نیست. همچنین، هشدار هر چیزی نیست که توسط تحلیلگران و سازمان اطلاعاتی تولید میشود. همچنین، هشدار نبایستی به عنوان اطلاعات جاری در نظر گرفته شود، چرا که در پی ارائه ذهنیتهایی در خصوص بحرانهای پیشرو است، اما اطلاعات جاری صرفاً درباره بحران ها نیستند. از سوی دیگر، هشدار محصول تلاش عمده تحقیقاتی و فرآیند گسترده جمع آوری اطلاعات، نوعی برآورد احتمالی ، قضاوت و داوری برای تصمیم گیرندگان و سیاست گذاران و کمک به آمادگیهای مسوولیت اجرایی است. به عبارت دیگر، هشدار باید در خدمت نظام تصمیم گیری قرار گیرد.
ویژگی اصلی درباره هشدار آن است که این فرایند باید به طور مشخص، احتمال بروز خطر ، مخاطره ، تهدید و در نهایت، هر آنچه عنوان بحران بر آن مینهیم را روشن سازد. به زبان روانتر، هشدار، تعیین احتمال بروز حادثه معین با توجه به بزرگی پیامدهای خاص آن حادثه است که منجر به شکلگیری تصور عمومی درباره خطرات و آسیبهای پیش رو میشود و نوعی تصورات مخاطره ها را ایجاد میکند، با این امید که موجب تولید و تشدید حساسیت ها نزد تصمیم گیرندگان شود و پاسخ های مخاطرهها را دریافت کند.
غیر خطی بودن: غیر خطی بودن از خصوصیات تحولات پیچیده جهان است و هشداردهی در این عصر با رویکرد تجزیه و تحلیل ساده امکان پذیر نبوده و بیشتر رویکرد رخداد را به ذهن متصور میسازد تا روند.
ابعاد هشدار اطلاعاتی
در مجموع، میتوان گفت هشدار سه بعد دارد و هر اشارهای به خطرات و تهدیدات، متضمن تأکید بر این ابعاد است:
احتمالات: هشدارها بیان و تصریح احتمالی حادثه نامطلوب خاص در یک دوره زمانی معین است.
مطابق ادبیات احتمال در آمار، هشدار، احتمال کمّی وقوع حادثه منفی خاص (و البته فرصت های مثبت) است که بایستی مقادیر زیر را بیان کند:
1) انواع احتمالات : شکل و فرم هر کدام از حالت های اتفاق پیش رو (به عبارتی، هیچگاه هشدار منحصر به فرد ارائه نمی شود.)
2) شدت، قوت، فراگیری و دامنه و گستره اتفاق.
تأثیرات: اینکه هر کدام از حالات (اتفاقات محتمل)، چه پیامدهایی به جا خواهد گذاشت و تأثیرات آن کدام است، اهمیت فراوانی در هشداردهی دارد. در واقع، آنچه هشدار را معنی میکند و تصورات تصمیم گیرندگان و دریافت کنندگان محصولات هشداردهی را تحریک مینماید، درجه بزرگی پیامدهای خاص اتفاق یا روند (یا اتفاقهای) پیش روست. بیان دامنه تأثیرات هشدارهاست که تصورات مخاطرهها را ایجاد میکند. در غیر این صورت، هشداردهی بی تأثیر خواهد بود. به این دلیل است که مفهوم یا رهیافت بزرگنمایی مخاطرهها مطرح شده است. بزرگ نمایی هشدارها، به عنوان آسیب نظام هشداردهی، هنگامی است که
تحلیل گران و هشداردهندگان در پیامدهای تحقق هشدار مبالغه میکنند و بنابراین،
« پاسخهای بیش از حد »را در نظام تصمیمگیری ایجاد میکنند. در عین حال، صرف نظر از مبالغههای احتمالی، هر هشداری باید به طور شفاهی، پیامدها، عواقب، نتایج و کارکردهای مستقیم و غیر مستقیم و آشکار و پنهان عملی شدن هر اتفاق را روشن سازد.
اولویتدهی : در نظام هشداردهی، بایستی اتفاق یا خطرات به طور منطقی رتبهبندی شوند، یعنی مشخص شود احتمال وقوع کدام سناریو یا حالت از هشدار بیشتر است. این امر از آن رو اهمیت دارد که هشدارهای مربوط به هر موضوع امنیت ملی (برای مثال، تدابیر عملیاتی گروه تروریستی ) تک حالتی نبوده و آن گروه، احتمالاً چند راهکار پیش روی خود دارد. آنچه در این میان مهم است و به طور ویژهای برای مدیران تصمیم ساز، کاربرد فراوان دارد، اولویت احتمالات است و اینکه کدام سناریو محتمل الوقوعتر است و به چه میزان؟ تعیین این اولویت، موجب میشود تصورات مخاطرهای مدیران دقیق تر و حرفهایتر شکل پذیرد، ضمن آنکه پیش آگاهی نسبی آنها نسبت به سایر احتمالات نیز به وجود آمده است.
این پیش آگاهی نسبی نسبت به سایر احتمالات و هشدارها موجب میشود در صورتی که از قضا سایر هشدارهای کم اهمیت تر محقق شوند، مدیریت اجرایی، کمتر دچار شرایط غافلگیری ذهنی شود و در عین حال، پیشبینیها و تدابیر عملیاتی لازم را برای حالات کم اهمیت تر در نظر بگیرد. بنابراین، منظور از رتبهبندی آن است که هشدارهای ارائه شده درباره هر خطر امنیتی مشخص، از نظر احتمال وقوع و نیز دامنه تأثیرات، رتبهبندی شوند.
اصول مترتب بر هشداردهی
اصل سرعت: این اصل در تصمیمات امنیتی و حیاتی کشور جایگاه ویژهای داشته و هشداردهی در صورتی موفق میگردد که از عنصر غافلگیری جلوگیری نماید که این اصل را مد نظر قرار دهد.
اصل دقت: هشداردهی با ضریب خطا همراه میباشد اما باید توجه داشت در تصمیمگیریهای حیثیتی این اصل به شدت بایستی دنبال گردیده، برجسته و شفاف گردد.
اصل میزان روایی: اعتبار و صحت هشداردهی بر پایبندی مشتری و پشتوانه حمایتی و سیاستی آن تاکید داشته و مسیر فعالیت اطلاعاتی را در نظام هموار میسازد.
سامانه هشداردهی با تمرکز بر علائم ضعیف
تشخیص خطر امری نسبی است و به رغم ضرورت طراحی نظام جامع از شاخصهای عینی و قابل سنجش که مورد وفاق جامعه تحلیلگران در مجامع تصمیمگیری باشد، در نهایت، فرایند تعیین خطرات، امر فرهنگی – اجتماعی و زمینهمند است. به عبارتی، اینکه چه چیزهایی مرکز نگرانی میشوند، تابع شرایط متعدد فرهنگی سازمانی و
تجربه های قبلی است.
تشخیص مخاطرات و ارائه هشدارها، یک سازه اجتماعی است که به وسیله جریانات، اطلاعات، ساختارهای نهادی، رفتارهای اجتماعی و گروهی و پاسخهای قبلی فرد هشداردهنده ساخته میشود. این نکات نشاندهنده اهمیت آن است که چه کسی و تحت چه شرایطی، مخاطره را تشخیص میدهد؟ خلاصه آنکه، هشدارها و هشداردهی، یک امر فرهنگی اجتماعی است و بنابراین نوعی نسبیت بر آن حاکم است. در طراحی نظام هشداردهی باید بتوان بر این محدودیت یا مضیقهها فائق آمد، چرا که نظام تصمیمگیری و مدیران اجرایی را نمیتوان در شرایط کاملاً نسبی و متزلزل قرار داد. سامانه مورد نظر بایستی مترتب بر علائم ضعیف بوده و با توجه به ادبیات نوین آینده پژوهشی به نظر میرسد این سامانه باید در برگیرنده رصد و پایش مبتنی بر مدل دیدبانی آینده پژوهی باشد.
تمرکز بر مطالعات آیندهشناسی: در حوزه و موضوعات مختلف امنیت ملی، رویکرد و نگاه تمامی دست اندرکاران مسائل امنیتی باید رو به آینده باشد و نهادها و تحلیلگران باید خود را از چنبره وضع موجود (که روزمرگی را به دنبال خواهد داشت) برهانند. به این منظور و با ارتقای آموزشهای تخصصی آیندهنگری و به کارگیری روشها و تکنیکهای متعدد کمی، کیفی و ترکیبی در حوزه مطالعات آینده، درباره وضعیتهای « محتمل » و « ممکن » میتوان به تشخیص انواع حالات پیش رو، همت گماشت. تأکید بر این امر به معنای نادیده انگاشتن فضای احتمالی نیست. همچنین، توجه به اصل کلی و عمومی حاکم بر تمام تکنیکهای آیندهنگری که همانا رصد و تشخیص عوامل، متغیرها و فرآیند های مؤثر بر پدیده تحت بررسی است، نباید نادیده گرفته شود، چرا که وضعیت پدیده در آینده، کاملاً و همواره تحت تأثیر متغیرهای علّی (و مکانیسم علّی ناشی از آن علل) است. همینطور باید به متغیرهای به ظاهر کم تأثیر، روندهای نوظهور و متغیرهایی که ممکن است ناگهانی بروز و ظهور یابند، توجه داشت. خروجیهای فرآیندهای آینده شناسی، معمولاً تصورات و برداشت هایی از انواع آیندههای محتملتر یا محتمل الوقوعتر ارائه میکند که در اولویتهای تحلیلی قرار میگیرد.
تعیین نظام علائم و نشانه ها: پس از اینکه روشن شد کدام وضعیت (یا وضعیتها) محتملالوقوعتر هستند، میبایست علائم و نشانههای خاص هر وضعیت که تحقق آن وضعیت را نشان میدهند، مشخص شود. در ابتدا علائم ضعیف شناسایی میشوند: « علائم مربوط به پدیدهای که به طور نسبی کمتر معلوم بوده و ضعیف احساس شده یا اینکه به طور ناچیز توزیع شده باشد.» و در مرحله بعد تبدیل علائم هشداری ضعیف به علائم قوی در دستور کار قرار میگیرد. این مراحل در بر گیرنده موارد زیر خواهند بود:
الف: ظهور علائم هشدار ضعیف
ب: شناسایی منبع اصلی تهدید(علائم ضعیف)
ج: شکل تهدیدات عینی و محسوس گردد.
د: واکنشها و پیامدهای ناشی از تهدیدات رصد و درک شود.
ه: پیامدهای واکنشها قابل پیشبینی شوند.
رصد و پایش مستمر شاخص ها: پس از انجام مرحله دوم، تحلیلگران و نهادهای هشداردهی باید وضعیت تحقق عینی و خارجی و بروز و ظهور هر علامت را پیگیری و شناسایی کنند. در این خصوص موضوع مورد نظر در قالب زمینههایی مثل قاچاق یا تروریسم و... از ابعاد مختلف مورد پایش و پویش قرار میگیرد. باید توجه داشت که رصد و پایشدر برگیرنده شناسایی و تحلیل بوده و در پاسخ این سوال که چه موضوعاتی باید دیدبانی شوند؟ مطرح میگردد: هر موضوع و عامل و به طور کلی هر چیزی که روی کار ما اثر داشته باشد. باید توجه داشته باشیم که دیدبانی پروژه نیست و یک فرآیند مستمر و پیوسته است که از رویکرد مواد خام به معلومات و سپس به تحلیل میرسد.
تهیه گزارشهای هشداردهی:محصول نهایی فرآیند هشداردهی، تعیین وضعیت موضوع تحت بررسی و میزان دوری و نزدیکی آن با سناریوی محتمل یا پیشبینی شده است. در این جا، شکاف و فاصله میان وضع فعلی پدیده با وضعیت پیش بینی شده، حائز اهمیت است. همچنین، اعوجاجات و انحراف پدیده از پیشبینیهای انجام شده و شکلگیری وضعیتهای جدید (پیشبینی نشده) نیز در همین جا رخ میدهند که نیازمند انعطاف پذیری تحلیلی بالای تحلیلگران و کارشناسان است. در این صورت، نظام تصمیمگیری در سطح ملی ، محلی و موضوعی، نسبت به رویدادهای احتمالی پیشآگاهی پیدا خواهد کرد و از آنها پیش میافتد. در این صورت است که احتمال غافلگیری در بعد ذهنی و روانی و نیز در بعد اجرایی عملی و سازماندهی کاهش مییابد.