چکیده :
رأی الیوم: سرنوشت اوکراین نتیجه مذاکرات وین را مشخص می¬کند
غرب به خوبی میداند اگر بخواهد به تحریمهای خود علیه ایران ادامه دهد و پرونده هستهای ایران را حل و فصل نکند، در آن صورت تهران را وادار خواهد کرد تا در کنار روسیه قرار گیرد و این همان موضوعی است که غرب به شدت از آن اجتناب میورزد. رهبران ایران بهویژه شورای عالی امنیت ملی این کشور خواستار هماهنگی تنگاتنگ با روسیه در خصوص پرونده هستهای هستند و به طور حتم هرگونه راهحلی در ارتباط با این پرونده اگر به نفع ایران خاتمه یابد، یک دستاورد بزرگ سیاسی و دیپلماتیک برای روسیه به شمار میرود. رابطه میان دو پرونده ایران و اوکراین در اینجا نمایان میشود و اگر بحران اوکراین مدت زمان زیادی طول بکشد و مسکو نتواند آن را به نفع خود رقم بزند، چنین رابطهای نمایانتر خواهد شد.
مشروح:
آیا بازگشت علی باقری مذاکره کننده ارشد تیم ایران از وین به تهران آن هم در آستانه عملیات نظامی روسیه در اوکراین یک امر تصادفی است؟
چند ساعت پس از رسیدن باقری به تهران روسیه از انجام عملیات نظامی در اوکراین خبر داد. شاید خواننده گرامی از ارتباط دادن دو پرونده هستهای ایران و اوکراین شگفت زده شود. حق دارد زیرا هیچ ارتباطی میان این دو پرونده وجود ندارد. صرف نظر از اینکه ماهیت اختلاف میان روسیه و اوکراین نشأت گرفته از آن است که مسکو دولت کییف را برنمیتابد. پیوستن اوکراین به ناتو بهانهای بود که باعث شکلگیری چنین اختلافی شد. همین امر زمینه را برای ورود نیروهای ناتو به اوکراین فراهم آورد. ناتو پایگاههایی برای خود در این کشور بنا کرد در حالی که مسکو کاملاً مخالف چنین امری بود. کییف پس از آن با حمله به دو منطقه "دونیتسک" و "لوهانسک" که از اوکراین اعلام استقلال کرده بودند، بهانه دیگری در اختیار روسیه قرار داد.
آری قبل از شعلهور شدن بحران میان روسیه و اوکراین و شدت گرفتن آن تا مرز جنگ میان دو کشور هیچگونه ارتباطی میان پرونده اوکراین و هستهای ایران وجود نداشت اما از این پس رابطه تنگاتنگی میان آن دو وجود دارد بهویژه اگر بحران تا مدت زمان زیادی طول بکشد و سرنوشت آن قطعی نشود.
برای توضیح رابطه موجود میان دو پرونده باید گفت، روسیه یکی از بازیکنان اصلی در مذاکرات پرونده هسته-ای ایران در وین است بلکه میان تهران و مسکو در این خصوص در بالاترین سطوح هماهنگی وجود دارد. گزافهگویی نیست اگر بگویم تهران در ارتباط با این پرونده و مذاکره با غرب در خصوص آن بدون هماهنگی با مسکو هیچگونه گام مهم و قابل توجهی برنداشته است. البته هیچ کس تهران را به انجام هماهنگی با مسکو وادار نکرده است بلکه تهران بر این امر اصرار و پافشاری دارد تا بتواند حمایت دائمی روسیه را بهویژه در ارتباط با شورای امنیت سازمان ملل برای خود تضمین نماید و اگر غرب بخواهد پرونده ایران را به شورای امنیت انتقال دهد در آن صورت مسکو با استفاده از حق وتو در راه تصویب هرگونه قطعنامهای علیه ایران کارشکنی میکند.
در اینجا لازم به یادآوری است که نقش روسیه در پرونده هستهای ایران در تهران از اجماع سیاسی برخوردار نیست زیرا همه نیروها و احزاب سیاسی ایران با نقش روسیه در پرونده مزبور موافق نیستند و گاهی برخی از شخصیتهای اصلاح طلب از نقش مسکو به شدت انتقاد کردهاند و خواستار به حاشیه راندن آن شدهاند بلکه برخی معتقدند مسکو به طور عمد میخواهد رابطه میان ایران و غرب متشنج بماند تا بتواند تهران را بهعنوان همپیمان خویش در کنار خود نگه دارد.
چه برخی از ایرانیان به داشتن چنین رابطهای علاقهمند باشند یا نباشند، رهبران ایران بهویژه شورای عالی امنیت ملی این کشور خواستار هماهنگی تنگاتنگ با روسیه در خصوص پرونده هستهای هستند و به طور حتم هرگونه راهحلی در ارتباط با این پرونده اگر به نفع ایران خاتمه یابد، یک دستاورد بزرگ سیاسی و دیپلماتیک برای روسیه به شمار میرود. رابطه میان دو پرونده ایران و اوکراین در اینجا نمایان میشود و اگر بحران اوکراین مدت زمان زیادی طول بکشد و مسکو نتواند آن را به نفع خود رقم بزند، چنین رابطهای نمایان تر خواهد شد.
غرب به طور کامل با تغییر وضعیت سیاسی اوکراین مخالف است و حتی اگر با تغییر یافتن دولت اوکراین به عنوان راهحل وسط موافقت کند باز هم به طور حتم با بر سر کار آمدن دولتی که هوادارش نیست، مخالفت خواهد کرد و بر این امر اصرار خواهد ورزید. با توجه به اینکه بعید است غرب برای حل و فصل بحران اوکراین دخالت نظامی نماید و برای تحت فشار قرار دادن مسکو به گزینههای اقتصادی، دیپلماتیک و سیاسی متوسل خواهد شد. اگر غرب بخواهد از نظر سیاسی، اقتصادی و دیپلماتیک روسیه را در محاصره خود قرار دهد، آیا معقول است که یک امتیاز دیپلماتیک یعنی حل و فصل پرونده هستهای ایران را به آن ببخشد؟
بدون شک همه مسائل بر وفق مراد غرب نیست تا بتواند به سادگی چنین تصمیم مهمی اتخاذ کند بلکه چالش دیگری نیز در میان است و آن موضعگیری ایران در کنار موضعگیری روسیه است که در برابر فشارهای غرب تماشاچی باقی نخواهد ماند. موضع ایران نیز برای غرب چالش بزرگی به شمار میرود زیرا غرب به خوبی میداند اگر بخواهد به تحریمهای خود علیه ایران ادامه دهد و پرونده هستهای ایران را حل و فصل نکند، در آن صورت تهران را وادار خواهد کرد تا در کنار روسیه قرار گیرد و این همان موضوعی است که غرب به شدت از آن اجتناب میورزد.
پیدایش این سناریو قابل پیش بینی بستگی به سرنوشت بحران اوکراین دارد. اگر بحران مدت زمان زیادی طول بکشد، سناریو به طور واضح نمایان خواهد شد بهویژه اگر غرب بخواهد بر ارتباط دادن این دو پرونده به یکدیگر اصرار بورزد و مسکو نیز بر حل و فصل بحران آن گونه که میخواهد، اصرار و پافشاری کند. اما اگر بحران به سرعت با توافق میان غرب و روسیه خاتمه یابد در آن صورت انتظار میرود که ما شاهد راهحل دیگری برای پرونده هستهای ایران خواهیم بود.
البته در خصوص بحران اوکراین دیدگاههای متفاوتی وجود دارد از جمله آنکه روسیه دولت اوکراین را سرنگون خواهد کرد و دولت هوادار خود را در این کشور جایگزین خواهد کرد و همگان آن را به رسمیت خواهند شناخت و با آن همکاری خواهند داشت و یا آنکه دولت اوکراین از مواضع خود عقب نشینی کند و به مسکو در خصوص خواستههایش بهویژه پیوستن به ناتو تعهداتی بسپارد و یا آنکه مسکو از مواضع خود عقبنشینی کند و واقعیت امر را بپذیرد و دولت اوکراین و سیاستها و رویکردهایش تغییر نکند و یا آنکه غرب از مواضع و سیاستهای خود عقبنشینی کند و به راهحل فراگیر با روسیه رضایت دهد. هر یک از این دیدگاهها در بردارنده عواملی است که آن را تقویت و یا تضعیف میکند. بدون شک هر سه طرف ذیربط در بحران یعنی روسیه، اوکراین و غرب میخواهند از این بحران پیروزمند خارج شوند اما اگر برگ برندههای مهمی در اختیار نداشته باشند در آن صورت مجبور خواهند شد تا واقعیت امر را بپذیرند.
لینک اشتراک گذاری : http://www.vaja.ir/home/showpage.aspx?categoryid=090702a3-e7b9-4773-83b5-3506484d55d6&id=e2a9c497-226a-4aa1-b377-1821ec8c164d&object=news&webpartid=393312a1-e884-477b-b1d7-3b55842172d6